تشریح ساختار گسترش یافته مدل سام بر پایه مدل مفهومی ایزو 9004

مدل سام، یک مدل پیشرفته  است که با تمرکز بر مفاهیم گسترده استاندارد ایزو 9004 ویرایش 2018 و  بهره­گیری از مدل­های ارزیابی به­عنوان ابزار پیشرو در ارزیابی سازمان­ها، با تاکید بر نتایج تمامی ذینفعان و تمرکز بر توان اندازه­گیری در اجرا، می­تواند ابزار مناسبی برای خودارزیابی و ارزیابی بر اساس منطق رادار در سازمان­ها باشد.

شکل 1- تصویر زیر نمایی از الگوی گسترش یافته مدل سام  را نمایش می­دهد:

 

یک سازمان با هویت و بستر آن تعریف می‏شود. مفهوم سازمان یک موضوع اصلی در تمام حوزه‌های مدیریتی از جمله مدیریت کیفیت و استاندارد ایزو 9004 است.

یک سازمان مجموعه‌ای از افراد است که وظایف خاص خود را به همراه مسئولیت‌ها، اختیارات و روابط برای دستیابی به اهداف دارد. به دلیل وجود افراد سازمان‌یافته و اهداف آن‌ها، سازمان را می‌توان به‌عنوان یک سیستم در نظر گرفت، یعنی مجموعه‌ای از عوامل واقعی به هم مرتبط یا در حال تعامل که برای یک هدف مشخص سازماندهی ‌شده‌اند.

بسیاری از صاحب‏نظران شناخته ‌شده مدیریت بر جنبه‌های سیستمی در مدیریت سازمان‌ها تأکید دارند. کلیه سیستم‌ها همیشه دارای بستر داخلی و خارجی هستند. سازمان نیز به عنوان یک سیستم دارای بستری است که بر عوامل، مسائل و تاثیراتی تمرکز دارد که می‏تواند بر توانایی سازمان برای موفق بودن و موفق ماندن تاثیر بگذارد.

همان‏طور که در شکل شماره 1 مشاهده می‏شود، بستر سازمان شامل طرف‏های ذینفع و موضوعات داخلی و خارجی است. موضوعی که در بستر سازمان بسیار مهم است ریسک­هایی است که می­تواند مثبت و فرصت­ ساز یا منفی باشند.

بنابراین اولین نکته قابل بررسی در ارزیابی کیفیت یک سازمان، ریسک­های یک سازمان از درون و بیرون به همراه نیازها و انتظارات طرف‏های ذینفع داخلی و خارجی از جمله مشتریان است که می‏تواند بر توانایی سازمان در دستیابی به موفقیت پایدار تاثیرگذار باشند.

در وسط شکل، بخش‏هایی قرار دارد که ارکان مدل مفهومی را تشکیل می­دهند. اگر اقدامات این ارکان به درستی اجرا شود به افزایش اطمینان و توانایی برای برآورده کردن نیازهای مشتری و سایر طرف‏های ذی‏نفع کمک می­کند.

 

این ارکان شامل موارد زیر است که در ادامه به تشریح اجزای هر بخش پرداخته می‏شود:

  • هویت سازمانی
  • رهبری
  • چرخه‏ اجرا
  • چرخه تغییر
  • ارزیابی و تحلیل

هویت سازمانی:

موفقیت پایدار مستلزم رویکردی متمایز است که هویت رقابتی سازمان را منعکس می‌کند. هویت ‌سازمان به ‌عنوان ویژگی، خصوصیت یا شخصیت یک سازمان درک می­شود و از چهار جنبه تشکیل ‌شده است؛ ماموریت، چشم‏انداز، ارزش‏ها و فرهنگ. این جنبه‏ها وابسته به یکدیگر هستند و به صورت یکپارچه مدیریت می‏شوند. در هنگام ایجاد هویت سازمانی بستر سازمان درنظر گرفته می‏شود.

رهبری:

این بخش اقداماتی که رهبران باید برای حمایت از موفقیت پایدار انجام دهند را مشخص می‏کند. رهبران باید مقصد سازمان و نقشه راه رسیدن به آن را تعیین کنند. این نقطه مرجع باید با هویت و بستر سازمان سازگار باشد. در همین ارتباط سیاست‏گذاری‏هایی در مورد تعریف نحوه رسیدگی سازمان به موضوعاتی مانند مدیریت کارکنان، ایمنی، حفاظت از داده‏ها و غیره مورد نیاز است.

مدیریت یک سازمان دارای دو مسئولیت اصلی است که به صورت دو چرخه در شکل شماره 1 نشان داده شده است.

این دو چرخه عبارتند از چرخه اجرا و چرخه تغییر:

چرخه اجرا:

چرخه اجرای فعالیت‌های جاری با استفاده از کنترل عملکرد مبتنی بر واقعیت واکنشی و منطقی و حل مسئله است. این چرخه، با  مسئولیت مدیریت آغاز می­گردد، که وظیفه تدوین راهبردها، تعیین اهداف اجرایی و تامین زیرساخت‌ها را بر عهده دارد. در ادامه، مدیریت منابع، وظایف پشتیبانی را به عهده داشته و سپس مدیریت فعالیت‏های رهبری، تامین منابع، تولید محصول یا ارائه خدمت و به‏طور کلی برآورده کردن نیازهای ذی‏نفعان از طریق رویکردهای فرایندمحور صورت می‏گیرد. در ادامه، نتایج حاصله مورد اندازه‌گیری و اطلاعات مورد تحلیل قرار گرفته و برای بازنگری به مدیریت ارائه می‌گردد.

چرخه تغییر:

در کنار چرخه اجرا، چرخه تغییر قرار دارد. اولین مرحله از این چرخه، فعالیت خودارزیابی است و طی آن، اطلاعات و نتایج حاصله از چرخه عملیات دریافت و با محاسبه شاخص‏های عملکردی و مقایسه نتایج با اهداف تعیین شده و انجام ترازیابی در مقایسه با نتایج سازمان‌های مشابه، وضعیت عملکرد جاری مشخص می‏گردد. در ادامه این چرخه، نتایج ارزیابی مورد تحلیل قرار گرفته و اهداف راهبردی و کلان توسط مدیریت ارشد تعریف می‌شوند. این اهداف در مرحله بعدی به برنامه‌های بهسازی، ترجمه تبدیل شده و سپس برنامه‌ها اجرایی می‏گردند. در ادامه نتایج عملکرد، تحلیل می­گردد و مبنای برنامه‏ریزی راهبردی و بهبود مستمر از طریق رویکرد فرایندی قرار می‏گیرد.

ارزیابی و تحلیل:

رکن ارزیابی و تحلیل در این مدل رابط بین دو چرخه اجرا و تغییر است و این دو بخش را به هم متصل می­کند. در بخش ارزیابی و تحلیل  سازمان با استفاده از ابزارهایی مانند خودارزیابی، ترازیابی، ارزیابی ریسک­ها و فرصت ها و اندازه­گیری شاخص­های کلیدی عملکرد (KPI) پیشرفت خود را مورد پایش قرار می­دهد و اطلاعات لازم را برای ارزیابی عملکرد و تصمیم­گیری موثر جمع آوری و ارائه می­نماید و از نتایج برای به روزرسانی درک خود از ماهیت، خط مشی­ها، راهبرد و اهداف بهره­برداری می­نماید.

keyboard_arrow_up